گریزی به سوی کتاب عیدانه(3)

  • ۲۲:۳۵

ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد(۵/۵):

این کتاب بیشتر از کیمیاگر روم تاثیر گذاشت. شاید چون با ورونیکا که میخواست بمیرد احساس نزدیکی بیشتری می کردم تا چوپانی به اسم سانتیاگو که دزد وسایلشو دزدیده، و دنبال گنج بود. چوپان از اول تقریبا آزاد بود، چیزی برای از دست دادن نداشت وقتی سفرشو شروع کرد... ولی ورونیکا مثل منه.
شایدم چون کیمیاگر رو تو زمان و مکان اشتباهی از زندگیم خوندم :)
چند وقتیه که نشانه ها دارن بهم حمله می کنن. این کتاب بزرگترینشون بود. شاید واقعا باید بهشون گوش کنم، و به حساب بیشعوری "یونیورس" نذارمشون :) هر جی باشه، من در مقایسه با ورونیکا، یا ماری ۶۵ ساله، به اندازه کل دنیا وقت دارم. :)

نامه‌هایی به یک نویسنده‌ی جوان(3/۵):

ماجراهایی که منو به این کتاب رسوند از خودش جادویی‌تر و قشنگ‌ترن. شایدم اصلا دلیل این سه ستاره همینه. 
نه نه... این دیگه بی انصافیه برای یه کتاب نوبل گرفته. دلیل این سه ستاره دو تا نامه‌ی اول کتابن. مخصوصا اولی. اگه کتاب برای مدت محدودی گیرتون اومد، حتما دو تا نامه اولو بخونید. چون بقیش همون آموزش نویسندگی‌هاست که همه جا هست. حالا شاید یه ذره... بهترن و با زبان دیگری نوشته شدن.

چرا ادبیات؟(4/5):

کتابی از همون نویسنده نامه هایی به یک نویسنده جوان، ماریو بارگاس یوسا.

خوندن از پائولو کوئیلو و بعد این پشت هم، باعث شد راجب به آمریکای لاتین کنجکاو بشم! این کتاب، و مخصوصا دو مقاله آخرش خیلی روی فرهنگ و اجتماع، و مهمتر: تاریخشون تاکید داشت. و اینکه، تقریبا شبیه ما هستن. از خیلی نظرها!

راستی، اگه این نویسنده همونقدر که خوب سخنرانی میکنه، خوب بنویسه فکر کنم باید برم سراغ کتاباش!

کتاب از چهارتا مقاله تشکیل شده بود. اولی، و مهمترین: چرا ادبیات بود. طبق نظر نویسنده، ادبیات یه مفهوم جمعیه، نه فردی. آدمها با اشتراک ادبیات با همدیگه میتونن رشد کنن، جامعه رو رشد بدن. از نظر زبانی و اجتماعی. مثلا تو کتاب گفته بود اگه ادبیات نبود، کلمه هایی مثل دن‌کیشون‌وار، کافکایی،اورولی، سادیستی، مازوخیستی و... ایجاد نمیشدن. برای ما هم صادقه! مثلا هری پاتر، که بیشتر از یکبار باعث ارتباطم با مردم شده. یا مثلا جنگ ستارگان، که بخش از فرهنگ مردم اونور آب شده. تقریبا همه دوستای من از راه کتابای مشترک یا قرض دادن کتاب ایجاد شدن.

(یادداشت:اگه یه نفر به کمک ادبیات به درکی برسه، و بقیه اون درک رو درک نکنن، چه فایده ای داره؟)

من از مقاله دوم و ایده‌ئولوژِی نویسنده خیلی خوشم اومد. اینکه غر نزنیم که دارن "هجوم فرهنگی"مون میکنن. فرهنگ همیشه در حال هجوم بوده. اصلا کدوم فرهنگیه که تغییر نکنه؟ هوم؟ 

فقط باید بهترین چیزا رو از این فرهنگی که بهمون هجوم میاره استخراج کنیم. نه مثل... مثل...

زن چمچاره تو سریال هیولا رو در نظر بگیرید! اونطوری "غرب پلاستیکی" گونه نباشیم:)
(اینو یه گوشه یادداشت کردم:بعضیامون یادمون میره که فرهنگ سرکوب شده توسط رژیم جدید هم جزوی از فرهنگمون بوده... بعضیامونم یادمون میره این فرهنگ جدید رژیم جدید هم باز، جزوی از فرهنگه!)

جمله ای از مقاله(مصاحبه) آخر:

یک نویسنده جوان باید باور داشته باشد که نوشتن خارق العاده ترین چیز در عالم است[...] من هیچوقت به فکر رها کردن ادبیات نیافتادم. هیچوقت باور نکردم که چیزی مهمتر از ادبیات وجود دارد.

 

چوی زینب دمدمی

خوش به حالت اصلا!من کتاب ازکجابیارم هلنننن؟😭😭😭😭

ببین تو فقط همت کن! کتابا خودشون میان. من مثلا با پنج شیش تا کتاب نخونده شروع کردم، بعد کلی تو راه بهشون به شکلای متفاوت اضافه شد! مثلا همین ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد رو تو اینترنت رایگان میشه پیدا کرد. یا کلی کتابای دیگه که دیدم جدیدا اومدن تو طاقچه بینهایت!
⛩ 𝒜𝒻𝓈𝒽𝒾𝓃

پس کی چالش ساکورا رو انجام میدی ؟؟؟؟

میخوام بذارم بعد گریزی به سوی کتاب که این پستاش پشت سر هم باشن... ولی اصلا الان تو پیشنویسم هست!
Maglonya ~♡

وایی ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد T-T....

این کتاب کلا طرز تفکر منو متحول کرد... فک نکنم تاحالا کتابی خونده باشم که بیشتر از اون روم تاثیر گذاشته باشه.

T.T من فکر کردم جوگیر شدم که دارم بعد خوندنش کلا تو تصمیمات زندگیم تجدید نظر میکنم. ولی انگار عادیه. 
تازه فقط خود کتاب نبود! مصاحبه و حرفای پائلو کوئیلو تو ایران، که اول کتاب بودن، حتی تاثیر گذارتر هم بود!
__PARNIAN __

واااای هلنکککک

چرا ادبیاتو از کجا پیدا کردی؟ خیلی وقته میخوام بخونمش...

یوسا قطعا نویسنده‌ی خوبیه! اگه هم خواستی ازش کتاب بخونی، دختری از پرو، سور بز و مرگ در آندشو بخون =)

امم... از یه کتابفروشی تو خیابون انقلاب که اسمشو یادم نیست. D:" 
فکر نکنم به جز اونجا تو بازار باشه کلا.

اوه اوه اتفاقا تو مقاله آخر از سور بز تعریف کرده بود! فکر کنم براش شناختن یه تیکه هایی از تاریخ آمریکای لاتین هم بدردبخوره!

Violet J Aron ❀

پیش به سوی دانلود ورونیکا میخواهد بمیرد...

 

مرسی که این قدر کتاب خوب معرفی میکنم! آریگاتو! تنکس! ممنون!

هورا! پیش به جلو! فراتر از محدودیت! 💪

دویتاشی ماشته!
Nobody -

T~T

چرا عید داره تموم می شه؟

 

*ورونیکا می خواهد بمیرد را به اول لیست منتقل می کند*

چون دنیا خیلی بی انصافه T.T واقعا من این سیزده روز عید از دو ماه گذشته آدم بهتری بودم! چرا باید تموم شه!!
Mojan ...

یه سوال مانگا هم قبوله بذاریم من دارم د پرامیسد نورلند رو میخونم لعنتی خیلی خوبه T-T اگه بذارمش اشکال نداره؟

وووویی آره که میشه! چرا هیچکی مانگا رو به عنوان کتاب قبول نمی کنهه! برای اونم به اندازه کتاب زحمت کشیده شده و تو گودریدز هم به عنوان کتاب جداست-_-
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
Designed By Erfan Powered by Bayan