پدیده ای به نام مانگو

  • ۱۹:۵۸

پدیده ای هست به اسم مانگو.. آه چیز..مانگا. آره. من موندم چیز دیگه ای تو دنیا بعدجز مواد مخدر مونده من معتادش نشده باشم؟ از انیمه گرفته تا کتاب و سریال....

فقط بگم...به این قیافه در هم بر هم مظلوم و سیاه سفیدش نگاه نکنید. صدتا کمیک رو حریفه. مخصوصا اگه انیمش قرار باشه یه قرن دیگه بیاد و شخصیت مورد علاقه شما هم در طول مانگا قرار باشه زنده بشه....اصن چه شود.

نمی دونم آخرین باری که اینجوری تو خونه دویدم آخر قسمت سوم فصل هشت گیم اف ترونز بود, یا قبل تر. ولی بگما.... من کلا مانگا رو واسه این میخوندم که ببینم بچم زندست؟ یا نه. برای همین همش منتظر بودم و گوش به زنگ. یهو دقیقا وقتی اصن فکرشو نمی کردم..... بنگ. فلانی ظاهر شد و از پشت بهم خنجر زد.

خلاصه که...خدا پدر و مادر مانگاکای ناکجا آباد موعودو بیامرزه که جلوی ناکام از دنیا گرفتن من رو گرفت و باعث شد از مانگا هم کامی بگیرم.

تو رو خدا دیگه چپتر نده شیرای(نویسنده ناکجا آباد موعود)..ملتو از کار و زندگی میندازی جناب.

پ.ن: به گمونم اجداد این نویسنده هه قاتل بودن. موجود بی ریخت بییییییییب. چرا با احساسات اوتاکو ها بازی میکنی؟ هان؟

  • ۲۴۹
گمـــــــشده :)

😂😂😁

منم خیلی خوشحال شدم که زنده مونده 

معلوم بود البته فقط نمی دونستم از کجا سردر میاره..خیلی خوشحال کننده بود برام وقتی تو اون جایگاه دیدمش

تنها دلیلی که ادامه میدادم به خوندن عکس همین مو سفید دوستداشتنی بود روی کاور. بعد اصن یهو وقتی داشتم با کسالت میخوندم و تو دلم می گفتم خب دیگه این آخرین چپتریه که میخونم...یهو بنگ.!!!!
خانواده خواب بودن برای همین من به بی صدا دویدن و رعشه گرفتن قناعت کردم:)))
بازم ممنون که چشم منو به دنیا باز کردید. اصن زندگی من به قبل از مانگا و بعدد از مانگا تقسیم میشه:))
Ame no aoi sora

من خیلی کم پیش میاد مانگا بخونم بیشتر انیمه رو ترجیح میدم بخصوص واسه شوننا ولی نورلند فرق می کرد *-*

من خودم بیشتر از همه عاشق اما هستم ولی دوستم کل زندگیش دور سر اون مو سفیده چشم آبی میگذره همون موقع بهش گفتم زنده ست ولی امیدی نداشت بعد خودش که تو مانگا دیده بود زنده ست همون لحظه بهم زنگ زد تا جشن و پایکوبیش رو با من تقسیم کنه  ☆_☆

منم فقط سه چهار تا رو مانگا خوندم... ولی به قول تو واقعا نورلند یه چیز دیگه بود *-* طراحیاش انقدر روون و راحت بود انگار داشتی کتاب میخوندی!
وای میتونم حس دوستتو درک کنم D: برای منم همیشه نورمن رتبه اول بود... البته فصل دو که اومد یه ذره نظرم عوض شد.
Ame no aoi sora

طراحیش بخصوص تو مانگا یکم خرچنگ قورباغه بود -_-

منم فصل اول همین حسو نسبت بهش داشتم ولی فصل دوم خودشو از چشمم انداخت تا حدودی

خرچنگ قورباغه رو همه مانگاها هستن :دی بعضیا کمتر بعضیا بیشتر. مثلا اتک سرگیجه کامل بود خوندنش *__*
نه!! از چشم من نیافتاد! فقط.. ری ازش جلو زد *-* مخصوصا شیپ ری‌اما خیلی جلو زد.
Ame no aoi sora

آره مثلا واسه شیطان کش که کلا گرافیکش از هپروت اومده مانگاش .............

واسه اولین بار تاقت آوردم و مانگاشو نخوندم و الان باید تا زمستون منتظرش باشم :)

ری پتانسیل زیادی داشت ولی به اندازه کافی بهش توجه نشد، میدونی من نمیتونم خودمو به شیپ کردن این بچه ها قانع کنم '-'

مگه مهر نبود اومدنش...؟  من زیاد خبر ندارم از تاریخا...

آره وقتی بچه ان خوب نیست *-* باید بزرگ شده شونو شیپ کنیم.. که هیچوقتم ندیدیم :_)
Ame no aoi sora

نه بابا کاش مهر بود، گفتن زمستون ولی تاریخ دقیق یادم رفته

 

 

خب از اونجا که با چشمای خودم ندیدم دلم زیاد به آینده غیر قابل پیشبینی خوش نیست*--*

ای بابا... :/


حتی تو مانگا شاید اِما وقتی بزرگ شد، مثلا رفت دبیرستان، عاشق یکی دیگه بشه :_)
هعی. زندگی.
Ame no aoi sora

هه آره ولی وقتی امای عاشق رو تصور میکنم......... *--* نمی دونم از خنده زمین میوفتم یا از سرگیجه

:دی   راستش منم. احتمالا خودش عاشق نشه.. مثلا یکی عاشقش بشه بعد این گیج بازی در بیاره و نفهمه XD
Ame no aoi sora

آره اینا همه این مدلین مثل ناروتو! شخصیت اصلیای شونن ها اصلا عشق سرشون نمیشه

دقیقا مثل ناروتو XD هیناتای بچگی...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
Designed By Erfan Powered by Bayan