قسمت 82 ناروتو شیپودن، یک دلیل برای اضافه کردن آن به لیستتان

  • ۱۶:۲۶

اپیزود 82ناروتو شیپودن، یا همون فصل چهار قسمت 11، شاهکار بود. یه شاهکار عجیب، از همه نظر. داستان، نور و رنگ، انیمیت و...

تصمیم گرفتم قلم(کیبورد؟) به دست بگیرم و حتی شده یه چیز غیر داستانی، یعنی نقد(بیشتر تعریف) این اپیزود رو بنویسم. خیلی از چیزهایی که اینجا مینویسم، ترجمه شده یه سری سایت هاست که فیلتر شدن و یا صرفا نقطه نظر خودمه. و البته، دارای اسپویل هست. اگه هم میخواید بخونید، سعی کنید اسما رو یاد نگیرید.

خطر اسپویل

اولین صحنه ای که باهاش مواجه می شیم، چشمهای قرمز، و البته شوک زده کورنای هست، و بعد هم صحنه ای گلهای پر پر شده که رنگ اونها هم قرمزه، و در بک گراند خاکستری حسابی به چشم میان.

اوپنینگ پخش میشه و بعد خاکسپاری آسوما هست. رنگ بندی کونوها که معمولا ترکیبی از نارنجی و سبز هست، الان کاملا خاکستریه.

 چهره کاکاشی سنسی، بهت زدست. شبیه همون واکنشی که  در برابر اتفاقی که برای اوبیتو افتاد نشون میده. بهت و حیرت. بعد هم گریه کونوهامارو رو میبینیم. این صحنه براتون آشنا نیست؟ بله درسته، موقع خاکسپاری هوکاگه سوم دیدیمش.

حالا...شیکامارو. ادامه انیمه تا حدود 10 دقیقه فقط درباره اونه. تا چند دقیقه اول، فقط سکوت و بی حسی شیکاماروئه. دقیقا همونطور که ما از شیکامارو انتظار داریم که دربرابر مرگ یکی از عزیزانش واکنش نشون بده. لمس شدن، طوریکه هنوز باور نکنه اون اتفاق افتاده.

بازی بچه ها، استعاره از کودکی ای هست که شیکامارو و بقیه هرگز بهش برنمی گردن، وبا بزرگ شدن مشکلاتشون هم بزرگ تر میشه.

وقتی شیکامارو به اون خانم شهروند میگه استاد اسوما مرده، واکنش زن همونچیزیه که انتظار داریم. زن میدونسته که یه شینوبی مرده، ولی نمی دونسته کی و احساس کرده به اون هم ربطی نداره. ولی...

از اینجا وارد یه مرحله خیلی خفن از اپیزود میشیم، که دارای سه پرده هست. پرده اول، سکوت هست. شیکامارو دلش میخواد تنها باشه، در عرض چند دقیقه این سکوت فقط با تغییر کردن نور، که معنیش گذر زمان هست، نشون داده میشه. بعد این سکون توسط پدر شیکامارو شکسته میشه.

image046

شوگی(یه بازی ژاپنی مثل شطرنج)

چیزی که بیشتر از هرچیزی میتونه شیکامارو رو توصیف کنه همینه. شوگی. همه تواناییها و اتفاقات مهم زندگیش، به شوگی گره خوردن.

پنج دقیقه بعد، با پس زمینه ای تاریک، و از دید سوم شخص دیده میشه. یه پرده با نشان گوزن،نشان خاندان نارا، تنها چیز غیر خاکستریه که میبینیم. ما فقط داریم بازی شوگی رو تماشا میکنیم، و مونولوگ های پدر شیکامارو و واکنش های بی احساس شیکامارو رو میشنویم. ولی درواقع مکالمه اصلی که میشنویم، دیدنیه، نه شنیدنی. حرکات شیکامارو، دقیقا شبیه یه انسانه. اول سعی میکنه نسبت به حرفهای پدرش بی اعتنا باشه. بعد وقتی اذیت میشه، تکون می خوره و سرشو میذاره روی پاش. انگار داره میگه تمومش کن.

image055

همینجاست که وارد پرده بعد میشیم. تخلیه، تحرک.

شیکامارو شوگی رو پرت میکنه. در یه حرکت خلاقانه، شمع خاموش میشه و رنگ پس زمینه آبی میشه. آبی معنای غم، تنهایی و دلسردی رو داره. با این وجود، از نگاه پدر شیکا، ما انتظار عصبانیت رو داریم، یا حتی اینکه شیکا سیلی ای چیزی بخوره، ولی بعد، با جمله «بذار غم و عصبانیت و ترست بیرون بریزن» میفهمیم پدرش درباره شیکا عصبانیه، نه از شیکا.

image057

در بسته میشه. و شیکامارو بالاخره میشکنه.

صحنه بعدی، شیکامارو...روی زمین. نابود شده. حالا این نقطه ایه که تصمیم گرفته میشه. مهره شاه رو میبینه، و احتمالا آخرین کلمات آسوما توی ذهنش داره پخش میشه.

image066

بخش سوم، انتقام هست. موسیقی با اوج شروع میشه، شیکامارو شروع میکنه به استراتژی چیدن. اینجا هنر انیماتور و کارگزدان مشخص میشه. همه مهره ها و حرکاتشون حساب شده ان و ربطی به داستان دارن. در یه لحظه ما اعصاب خوردی شیکامارو به خاطر یه مهره رو میبینیم، که اون مهره همون نقره بالارونده قربانی، یا ژنرال نقره ای هست، که معنی آسوما رو داره که خودش رو قربانی میکنه ولی میگه من فقط یه سرباز ساده ام.

تنگ شدن چشم ها، و اینجا جاییه که تصمیم گرفته میشه.

خب...نکات مهم تا اینجا همین بودن. چند تا نکته دیگه ای که میخوام بهش اشاره کنم، یکیشون رفتار شیکامارو با بچه هاست. اول اپیزود، نگاه شیکامارو به بچه ها حسرت آمیز بود، که یعنی دلش برای دوران کودکی تنگ شده، ولی در آخر، حرکتش مثل یه بزرگتر و مغرورانه بود. اینکه بزرگ شدن رو قبول کرده و مجبوره به جلو پیش بره، پیام این بود: درحالیکه بچه ها بازی میکنن، بزرگترها به جلو پیش میرن.

اول اینه:image031

 

 

بعدا اینه:

image090

نکته دیگه که خیلی احساس برانگیز بود، اون حس تیمی گروه ده بود. هم شوجی هم اینو میدونستن شیکامارو قراره یه حرکتی بکنه، و با جمله:«الان وقتش شده که یه کاری بکنیم؟» میگن که دیر و زود داشته، سوخت و سوز نداشته.

پایان اسپویل

با دیدن این اپیزود، واقعا به خودم افتخار کردم که ناروتو رو دارم نگاه میکنم و شاید ناروتو رو به عنوان یکی از تاپ فایوم انتخاب کردم.(تقریبا) درسته که ناروتو فیلر های خیلی زیاد و اضافه، جملات تکراری و مبارزه های طولانی و بی معنی داشته باشه، ولی اپیزود هایی مثل اپیزود 82، و یا حتی 81 مثل یه آس هر لحظه ممکنه رو بشن.

پس بهتون پیشنهاد میکنم که:

1)حتما این قسمت رو از اینجا نگاه کنید

2)حتما ناروتو رو توی لیستتون بذارید، ولی قبلش یه سرچ تو اینترنت بزنید which episodes of natuto I should skip که یه سری از قسمتا رو بزنید جلو یا فقط سر سری ببینید. مثلا از خود ناروتو، نه ناروتو شیپودن، دو سه فصلش کلا داستانه، و بقیش اضافه است.

 

پانوشت:

این صحنه هم مورد علاقه شخصیم بود و هیچ دلیل کارشناسی و اینایی نداشت ولی گذاشتمش:

image108​​​​​​

image109

Violet JArron

با افتخاررررر اولین نظر رو می ذارم.

درحالی که نمی دونم چی بگم. چون این انیمه توی لیستم بود، اما وقتی فهمیدم واسه ی دیدن تمام قسمتاش عمر نوح هم کفاف نمیده، بوسیدم و گذاشتش کنار.

پی نوشت: حالا که عضو بیان شدم، نیازی نیست واسه نظر گذاشتن کد امنیتی بدم. چه قدر خوبه!

با افتخاررر اولین و آخرین نظر رو گذاشتی احتمالا `(*>﹏<*)′ کسی دیگه نظر نمیذاره :(((

نه بابا...کلا 720 قسمت(با دهن غنچه مهران مدیری) 720 قسمت :)
البته، 50 درصدش فیلره و لازم نیست ببینی. یعنی به داستان ربط نداره. صرفا با نمکه. میمونه 360 قسمت، که نزدیک 100 قسمتشو باید سر سری بزنی جلو و نگاه کنی چون جنگاشونه.
260 قسمت شیرییییییین.
البته، بازم کیمیاگر در اولویته. ببین..تو همین ندیده هم به جای اینکه بهش بگی کیمیاگر تمام فلزی میگی کیمیاگر. این یعنی به جمع ما پیوستی(لبخند غرور آمیز)

پی نوشت:هاها! این تفاوتیه که یه بیانی با مردم عادی داره P:
رفیقِ نیمه راه

قشنگ ترین انیمه و اولین انیمه ای بود که تموم کردم!

نمیتونم بگم قشنگترین، وگرنه به کیمیاگر تمام فلزی خیانت کردم، اما واقعا واقعا یه انیمه شگفت انگیزه. :)
Rayan Sparda

چقدر این قسمت متفاوت بود... سکوتش، برتری سایه به نورش، چهره های خاکستریش، همه چیش!

واقعا...نمی تونستم بهتر از این توصیفش کنم.
شیفته گونه

یه جوری میگی سعی کنین اسما رو حفظ نکنین که اسپویل نشه، انگار من میتونم اسما رو حفظ کنم. من خودمو بکشم نمی تونم این اسما رو حفط کنم بعد تو میگی یادتون نمونه؟؟XD

حالا محض احتیاط بود P: من خودم خاطرات خوبی از حفظ کردن اسما موقع اسپویل شدن ندارم 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
Designed By Erfan Powered by Bayan