جنگی در ذهن، جنگی در انیمه، جنگی در دنیا

  • ۲۳:۲۶

در أین پست ، ماجراهای تابستان انیمه انیمه ایم رو نوشتم(البته،خیلی جاهاش از جمله ماجرای تماشا کردن سول ایتر و هنر شمشیر آنلاین که طولانی بود رو نگفتم) و حالا، مصادف شدن چند تا اتفاق مهم باهم باعث شد شروع کنم به ادامه دادن این پست.

اگه حوصله ندارید رو پیوند کلیک کنید:

درباره کیمیاگر تمام فلزی: برادری گفته بودم، که برام یه تجربه بی نظیر و عجیب بود. درباره اد و ال، دو تا برادر که قصد داشتن با کیمیاگری، مادر مرده شون رو به زندگی برگردونن و در این حین، خودشون دست و پا و بدنشون رو از دست می دن. و الان دنبال سنگ فلاسفه، سنگی هستن که میتونه همه معادلات کیمیاگری رو جا به جا کنه و با اون بدنشون رو برگردونن. برای اینکار تبدیل به یه سگ ارتش میشه.

خلاصه اینکه، این انیمه یه نسخه اولیه داره(کیمیاگر تمام فلزی) و یه نسخه دوم(برادری) که من نسخه دوم رو دیده بودم. به عقیده خیلی ها، و بر اساس امار، برادری که از روی مانگا نوشته شده و گرافیک و موسیقی بهتری داره، بهتره و حتی بهترین انیمه دنیاست. برای همین منم زیاد طرف نسخه اول نرفتم. 

کاملا تصادفی، اینور و اونور چند تا تیکه ازشو دیدم و گفتم:اد که همونه، به هر حال به رسم عشق کیمیاگر بودن باید همه نسخه هاشو ببینم و ... شروع کردم به دیدن.

(نکته:متن هیچگونه اسپویل بدی ندارد)

اکثرا می گن برادری، خیلی فان تر و شادتر از نسخه اوله، گرافیکش بهتره، و بیشتر حالت شونن گونه داره. تو این نسخه، شخصیت ها بیشترن، اد و آل بیشتر در حال ماجراجویی و اشنا شدن با دنیای عجیب و جذاب کیمیاگر تمام فلزی هستن، ارتباط دوستانه و تلاش برای رسیدن به هدف رو به تصویر میکشه،(و البته جنگ های خفن استدویو بونز رو) و مثل اکثر انیمه های شونن دیگه ( که قهرمان باهوش و مهربون با تلاش همه رو نجات میده). و در کل، آدم میتونه ۶۴ اپیزود عشق کنه، عشق ^_^

در عوض، سری اول سفریه به درون شخصیت ها. تو برادری، کیمیاگری روشی برای کمک به مردم و یه جور توانایی خاصه، تو سری اول، بیشتر شبیه جادوی سیاهه. مثل بمب اتمی که حتی خود کیمیاگر ها ازش وحشت دارن.

در سری برادری، اد و آل بچه هایی بودن که تلاش می کنن مادرشون رو برگردونن. تو سری اول، بچه هایی بودن که بدون فکر کردن، قانون مهمی رو شکستن. که بعدا هم نتیجشو دیدن. تو سری اول اد و آل تنها تر، واقعی تر، انسانگونه تر و... بودن که رشد خیلی قابل توجهیم داشتن(لبخند موذیانه)مخصوصا از نظر قد 

رشد درونی اد از پسر ۱۲ ساله ای که فکر می کنه قویه و ... تبدیل میشه به بزرگسالی که درد و رنج حقیقت زندگی سیاه بزرگتر ها رو دیده. ابن سیاهی، تو برادری دیده نمیشه. در حالیکه  سری اول، با جنگ ایشبال، با مرگ راکبل ها، با همونکلوس ها و دلیل وجودشون، با کارهایی که ارتش با آدما می کنه و نفوذشون روی دنیا و ... این سیاهیو نشون میده. اینکه ادمای خوب کارهای بدی می کنن، و ادمای بد از اول بد نبودن.

تو برادری همه اینها شبیه شعار تکرار میشه. ولی در سری اول، به عنوان بیننده اینو لمس میکنیم. جنگ انسان ها با خودشون رو. حماقت هاشون رو و...

حالا برسیم به بحث اصلی. چرا من اینهمه درباره انیمه وراجی کردم اونم وقتی همه پست ها درباره شهادت سردار و ... هست.

از هر چه بگذریم، سخن یار خوش است. منم آخرش به همین موضوع رسیدم.

راستش، برادری با اینکه قشنگ تره، به یاد موندنی بودن نسخه اولیه رو نداره. چرا؟, چون نسخه اول ۲۰۰۳، جهان شمول تره. همین الان، من دارم عین اتفاقات فول متال ۲۰۰۳ رو می بینم. قهرمان هایی که فدا میشن(مایس)، ملت هایی که متحدن، ملتهایی که نیستن(ایشبال و امستریس،). ادمای عجیب و غریبی که فقط دنبال خونن(کیمبلی و آرچر)، گروه عظیمی از مردم که دنبال یه هویج راه افتادن. هر کدوم هم دلایل خودشون رو برای دنبال کردن هویج دارن(ارتش) قهرمانی که نمی دونه باید چیکار کنه. زندگی خودش، عزیزترینش یا گروه زیادی از مردم. (اد)

کشتن درسته یا نه؟ اگه در راه علم باشه چی؟(تاکر) اگه در راه کمک به مردم دیگه ای باشه چی؟(موستانگ) اگه برای انتقام و خونخواهی باشه؟(اسکار)

لحظه به لحظه انیمه...

این سوالات رو تو ذهنم ایجاد کرد.

چی قراره بشه؟ میتونیم با عذاب وجدان مرگ گروهی آدم کنار بیایم؟ اصلا باید همو بکشیم؟ تقصیر کیه؟

(اسپویل)

 

 

 

 

تقصیر همون کیمیاگرانیه که اشتباهاتشون همونکلوس بوجود اورده، و شرش داره به خودشون بر میگرده؟

 

 

 

 

(پایان اسپویل)

 

آیا این واقعا مبادله برابر و هم ارز در کیمیاگریه؟

کیمیاگر تمام فلزی ۲۰۰۳ و دنیای واقعی بهم یاد دادن که:

هر چقدر پول بدی همونقدر اش نمی خوری.

 

برای توضیحات بیشتر درباره برادری و فول متال الکمیست، اینجا را بخوانید

گربه بزرگ

انصافا چطور اسمارو یادت موند؟:)))

پس چی فکر کردی؟ ^_^
این بنده حقیر اسم نصف لردهای گیم افت ترونز و خاندانشون و گروه هاگوارتز اکثر شخصیت های هری پاتر رو از بره B-)
این از فواید بوک ورم و اوتاکو بودن همزمانه :)

+نظرت درباره نقد و تحلیل چی بود؟
+۲:fma رو دیدییبیییییی؟
گربه بزرگ

جالب بود. وقتی دیدمش اون زمان بیشتر مبارزش با گناهای کبیره برام جالب بود.

برادریو دیدم:)

 

آگه وقت و اینترنت داشتی ۲۰۰۳ رو هم حتما ببین. عاااالیه
گربه بزرگ

تا ۱۴۰۰ توبه کردم نبینم:|

 

ای بابا
این که شکنجست. فصل بهار و پاییز کلی انیمه جدید میخواد بیاد. عشق جنگه، ناکجا آباد موعود، هنر شمشیر، و کلللی انیمه جدید.
(ستاد جلوگیری از پاک شدن معتادان)


نکته: خداوند توابین را دوست دارد.
Sevin.16

نقد وتحلیلت فووووووق العاده بود داداش!دمت جیز.دیگه چه انیمه هایی دیدی؟من خودم به شخصه فن اتک دو آآآآتیشه م.اتک رو دیدی؟

Violet JArron

اگه برادری و 2003 رو ترکیب میکردن میتونست امتیاز9/9 رو بگیره!

2003 قضیه ی همونوکلوس ها، رابطه ی اد و آل، زیر سوال بردن مفهوم معاوضه ی برابر، و نبرد نهایی قشنگی داشت.

اما برادری توی شخصیت پردازی قوی تر عمل کرده بود. 

مثلا موستانگ خیلی بهتر بود. توی 2003 زیاد به مرگ هیوز اهمیت نمیداد. حتی تلاش نمیکرد قاتل رو پیدا کنه.

اما توی برادری قشنگ به موضوع مرگ هیوز و ارتباطش با ماریا روس پرداخته شده بود.

کینگ برادلی با وجود این که شخصیت جالبی نبود، اما توی برادری نقش پررنگ تر و بهتری داشت.

از اولیور میرا آرمسترانگ که دیگه نگم برات!

از همون لحظه ای که معرفی نامه ی اد و آل رو پاره کرد و به اد گفت: ((من تو رو با چشم هام قضاوت می کنم)) عاشقش شدم.

و همین طور کیمبلی. توی 2003 نقشش اضافه بود. یجورایی توی برادری کیمبلی هم نقش خودش رو داشت، هم نقش آرچر. (اسمش رو درست گفتم؟

آخ گل گفتی...
اصلا فکر کنم یکی از معایب برادری این بود که از روی مانگا اقتباس شده بود! چون میدونی...از مانگاهای شونن یه انتظاراتی دارن.. مثل جنگ و دوستی و اینجور چیزا...ولی از 2003 انتظار نبود چون مانگا نداشت!
من موستانگ ترکیبی رو دوست دارم بیشتر. همون موستانگی که میخواست تبدیل انسان(خودکشی) بکنه... به علاوه موستانگی که  انتقام هیوز رو میگیره. ارتباط ریزا و موستانگ تو برادری هم خیلی خوب بود. خیلی خیلی خوب.
(هلن کامنت وایولت را پاره میکند) آخ جون...الان وایولت من رو هم به اندازه آرمسترانگ دوست میداره D:

نه نه...مخالفم. کیمبلی 2003 رو بیشتر دوست دارم. قدرتش خفن تر بود.
Violet JArron

واقعا میخواست خودکشی کنه؟ من متوجهش نشده بودم. فکر میکردم میخواد مامان و بابای وینری یا همچین کسی رو زنده کنه!

 

تو رو اندازه ی آرمسترانگ دوست دارم؟ متوجه نشدم :دی

 

می دونم، می دونم. اما کیمبلی برادری شخصیتش شبیه ژابر بینوایان و کارآگاه های مغرور و وظیفه شناس داشت.

قصدش خودکشی بود...چون بالاخره میدونست که نمیشه مرده ها رو برگردوند درسته؟


بیخیال...خودمم فکر کردم بی معنیه D":


آره...همینش خوب نبود. جذابیت کیمبلی به دیوانه بودنش بود، و اینکه تو 2003 قدرتش مال خودش بود، تو برادری مال سنگ فلاسفه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
Designed By Erfan Powered by Bayan