شکستن دیوار چهارم

  • ۱۷:۰۹

-میبینی هلن؟ همش زیر سر این ناجوانمرداست

+کدوم ناجوانمردا؟ ناجوانمردا که زیادن

_این...بزرگترا دیگه. همش زیر سر ایناست.

+آخ گل گفتی خواهر. آگه اینا نبودن دردسرمون کمتر بود؟

_نه دیگه آنقدر. تو راحتشون میکنی. میگی حالا که وظیفشونو انجام نمی دن، از بین بردن. در حالیکه باید بمونم تقاص کاراشونو پس بدن.

+آخه چه جوری؟ اصلا خدا هم انگار طرف ایناست. تقاص پس نمی دن که!

_نمی دن؟ پس این همه بدبختی چیه سرشون میاد؟ جنگ و بمب و هواپیما و اتوبوس چیه؟ تقصیر بی کفایتی و دزدیای خودشونه. اشتباهاتشون، دروغ هایی که گفتن، همدیگه رو گول زدن.

+به نظرت زیادی نیست؟ خیلی داره خدا بهشون سخت میگیره ها.

_حقشونه حقشونه. ما بچه ها که بدنیا اومدیم که کلا هیچکاره بودیم. هر بلایی خواستم سرمون اوردن، هر جور خواستن عین یه بوم خالی رومون نقاشی کشیدن.

+آخه به هرحال تا ابد که نمی شد خالی بمونیم. 

_اصن قبول. بعدش به جای اینکه بهمون قلمو بدن، گفتن شما ضعیفید. ظریفید. بگذارید بزرگترا همه چیو درست کنن وظیفه شما فقط درس خوندنه.

+آخه چه درست کردنی؟ بدتر دارن همه چیو خراب می کنن. هواپیماهای خراب می سازن، بد رانندگی می کنن، از همدیگه دزدی می کنن، رشوه میگیرن، تازه رو کله هم چیز میز پرت می کنن بعد خوشحال میشن. اسمش چی بود...اممممم..کمب؟ پمپ؟

_بمب

+اهان همون. بدبختی اینه که اینکاراشون دامن مارو هم میگیره. ولی خب...مامان بابای خودمونم که آدم بزرگن.

_چه فرقی می کنه؟ آدم بزرگ آدم بزرگه.

+آخه اونا همیشه میگن ما تلاش کردیم لقمه حروم نیاریم، به کسی آسیب نزنیم، کسی رو آزار ندیم.

_همشون همینو میگن. تو باور نکن هلن جانم. تو تو دنیای من زندگی می کنی. نمی دونی این بیرون چه خبره. دروغ میگن. به من، به تو، به خودشون.

+خب ما چیکار کنیم؟ ما که ظریف و ضعیفیم؟

_ما؟ هیچی. فقط میتونیم پست بذاریم تو وبلاگامون، پرنده های آبی پر بدیم، تا بقیه هم بفهمن به آدم بزرگایی که این دنیا رو درب و داغون و خراب تر از قبل دارن بهمون تحویل میدن، نمیشه اعتماد کرد. ما فقط نقشه می کشیم.

+نقشه چی؟

_نقشه وقتیکه همه این مسخره بازیای بزرگترا تموم شد و ابا از آسیاب افتاد، یواشکی بریم کنارشون، آچار فرانسه و پیچ گوشتی ازشون بدزدیم، خودمون دست به کار بشیم.

+ای بابا. سخته که. تعدادمون خیلی کمه. اندازه ده هزار تا گورستان زباله، خرابکاری کردن.

_:/

+:/

_(اه عمیق) ای بابا

+خوردیم به در بسته.

....

....

-(چراغ بالای سر) اهان

+چی شد؟

_یه فکری

+چی؟

_(رو به تماشاچیان توی خونه)شما کمکمون می کنید دیگه. نه؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
Designed By Erfan Powered by Bayan