جملات زیبای انیمه «بهار همانند شیر می‌آید»

  • ۲۱:۰۰

اوه یادم رفته بود.

اینجا نیست.

میون این همه قهقهمه، جای یه آدم تنها نیست.

 

-راستی بعد مدرسه بچه ها مهمونی کریسمس دارن میدونستی؟

+ نه. نمی دونستم. و لطفا بهم نگید. =)

(مکالمه ری و اون سنسی بانمکش)

 

 

یه هیولایی درون من هست که برای زندگی همه چیز رو گاز میزنه مهم نیست چی بشه، وقتی مسابقه شروع شه دستشو به طرف نجات درزا می کنه. (ری)

 

-شما شوگی رو دوست دارید؟

+نمیدونم. از کجا باید بدونم؟ وقتی برنده میشم دلم میخواد از خوشی فراد بزنمم. وقتی می بازم حس میکنم غرورم لگد مال شده.حس میکنم مردم بهم میگن لایق زنده بودن نیستم. ولی...بازم نمی تونم کنار بکشم.

)مکالمه ری و یه بازیکن کهنه کار)

 

درسته. من از اولم میدونستم اونطرف طوفان چی قرار داره.

یه طوفان ترسناکتر. مهم نیست چقدر بیافتی. باید بلند شی و تیکه های خودتو جمع کنی.

 

(وسط بازی بستکتبال وقتی ری هیچ نمیدونست باید چیکار کنه و یکی بهش پاس داد و توپو از دست داد.)


-هی عینکی کله خر! داری چیکار می کنی؟؟
(سکوت)(صفحه سیاه)

+سوال خوبیه.

 

ساعت همیشه انقدر بلند تیک تیک میکرده؟ همیشه کولر انقدر پر سر و صدا بوده؟

 

کرسی ترسناکه نه؟ زیرش که هستی گرم میشی و نمیتونی بلند بشی، ولی بلند که بشی سه برابر بیشر سردت میشه. (آکاری-چان)

 

-بیا اینو بخور بینم.

+هاننن!

-میگم بخور! آخه کی وقتی افسردست غذای سرد میخوره؟ (باز هم ری و سنسی)

 

-ووووواااای چقدر میگی ولی، ولی، ولی! اگه صد تا ولی یه دریو باز می کردن خیلی خوب میشد ولی همچین دری وجود نداره!!

+ولی...

 

 

+هی کیریاما بغل دستیت کوش؟

-م..مشکلی نیست. از اولم کسی نبود.

"وقتی اینو گفتم بغض گلومو گرفتم. سنسی. تا ابد قراره صندلی کنارم خالی بمونه؟

"ولی تا وقتی این بلیط... بلیط مسابقه شوگی رو داشته باشم، یکی به طور خودکار جلوم مینشست."

 

تو بازی و رمان و مانگا، همیشه پایان از راه میرسید. ولی تو شوگی نه.

 

صندلی اتوبوس جیرجیر می کرد، و جاده شب به سمت بینهایت می رفت. آخرش انقدر گیج می شدم که دیکه نمی فهمیدم صدای جیر جیر از صندلیه، از معدمه، یا از قلبم. 

 

اون مثل پرنده میمونه. هرچقدر هم که بالا بره، اطمینان اونو از پا در نمیاره و به بالاتر رفتن ادامه میده.

 

+ام.. سنسی. عیب نداره دانش آموزای دیگه رو ول کردید؟

=اوه نه بابا مشکلی نیست. بهشون گفتم همین الان قیافه شاگرد افسرده سابقم رو دیدم که داره از حلوی اتاق پرستاری رد میشه و فشار زیادی روشه. اونام گفتن(با صدای نازک) سنسی! بدو برو بهش برس!

+یع...یعنی منو بدبخت جلوه دادی خودت شدی قهرمان داستان(پوکر فیس) 

 

تو این کهکشان کوچک، باید تا وقتی که عقلتو از دست بدی تو چرخه بی پایان برد و باخت بمونی، درحالیکه مدام میگی:«من نمی خوام ببازم. من نمیخوام ببازم.»

 

حرفه ای شدن مثل پریدن تو یه یه قطار درحال حرکته،  که هیچوقت نمی تونی ازش پیاده بشی. وقتی سوار شدی، باید تا ایستگاه آخر توش بمونی.

 

نتیجه مهمه، ولی این نتیحه نیست که به مردم میرسه، کیریاما. دنیا حول محور نتیجه ها نمیگرده.(تاکاشی-سنسی)

 

پس تو کی هستی؟ خدا؟

چی بده؟ چی خوبه؟ تو اینو تعیین می کنی؟

"برای من انسان ها.... تجسمی از هرج و مرجن"

!one more post to go

هونیا موتور

عالی بودن

قربان شما.
آرتـــمیس -

می خواستم کپی کنم تو نوت بوکام بنویسم جمله ها رو....: 

(پلک زدن)امم... چیپس میخوری؟

بله ، چیپس ساده لطفا! D:

ساده؟؟ جدی؟
البته.... نه اینکه بخوابم بهش توهین کنما، بالاخره ساده هم چیپسی از چیپسای خداست...
ولی...
D:
اسید سیتریک

مرسی

خواهش.
چه اسم شیمیایی زیبایی.
Nobody -

چه خفنن!!

+ هونیا موتور؟ ...  اسید سیتریک؟ ...

خیییلی خفن! سوپر سوگوووی!
+ یه ذره داره مشکوک میزنه :|
Violet J Aron ❀

این دو نفر مرموز کی باشن؟؟ D:

 

چه جملاتی! من باید این انیمه رو ببینم حتما... فعلا دارم خادم سیاه می بینم که خیلی خفنه!

انیمه لیست برای تو هم باز نمیشه؟ قسمت دهم موریارتی مونده رو هوا:(((

هیچ ایده ای ندارم @_@ خلاقیتش تو انتخاب اسم خوبه... تازه وبلاگشم لینک میکنه :|


خیلی خوبه! خیلی خیلی. من هنوز فصل دو رو تازه ندیدم...
با ف.لتر شکن باز میشه... ولی مشکل اینه که با فیلتر شکن *دانلود* نمیشه. با یه بدبختی اتک رو دانلود کردم :/
Stella =]

اون جمله ی دوتا مونده به آخر خیلی قشنگه =))))

 

+ یه لحظه خواستم اسممو به «پایستگی جرم» تغییر بدم :/

دقیقا جمله مورد علاقه من بود تو کل انیمه!

+ D: اگه با این وضع پیش بره اسم خودمو میذارم «میتوز»

روغن اویلا

الان من رو می شناسین یا نه؟؟ D:

نچ. ببخشید ":)
روغن اویلا

وایولتم :/

:/
:/
واقعا ":/" ؟؟؟

نه واقعا... ":/"؟؟
 من از کجا میخواستم بفهمم فرزندممم!!!!!!


ولی بانمک بود D: از دیروز دارم به اسمای اینطوری فکر میکنم...!
Violet J Aron ❀

همین جوری:)))

 

وگرنه معلومه که نمی تونستی حدس بزنی فرزندم D:

 

بیا یه لیست تهیه کنیم!!

خریدار گاو شیری بالای 40 کیلو

کی به کیه منم پیام میدم ^_^ 

Violet J Aron ❀

شما کی هستین دیگه؟؟؟

دمپایی مبپایی پروازی

دمپایی نمی خواین؟؟

آرتـــمیس -

واقعا..

همه قدرت چیپس ساده رو دست کم گرفتن...

اصلا طرفدار نداره بدبخت ..

من از نسل آخرین وفادارن به چیپس ساده هستم..

( آه کشان دور می شود ) 

D:

منم دوستش دارم... کلا من هیچ چیپسی نیست که دوست *نداشته* باشم...
ولی اگه کسی بهم چیپس تعارف می کرد لیمویی میخواستم... یا تند!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
Designed By Erfan Powered by Bayan