- شنبه ۲۰ دی ۹۹
- ۱۶:۴۸
آرره! منم خیلی اتفاقی داشتم تو پیوند های روزانه جولیک می گشتم رسیدم به یه پست : روزنوشت به مامان ، تو فراری...
بعد رو صفحه اول وبلاگ کلیک کردم:
@_@...
@_@...
@_@......
بعد هم شروع به شخم زدن آرشیو کردم! خیلییی قشنگ می نویسه! خیلی جاها هم به کتابش اشاره میکنه و به قول عشق کتاب خیلی قشنگه که آرمینا سالمی هم وبلاگ نویس بوده و کتابش چاپ شده...*اشک ریختن و خیره شدن به افق*
وای آرههههه منم از وبلاگ آرتمیس آرمینا سالمی رو پیدا کردم. یه ماهه دارم آرشیو می خونم و هر پستش از اون یکی فشنگ تره T.T بعد از خوندن و دیدن وبلاگش دیگه نتونستم به خودم بگم بلاگر...
منم امروز داشتم ارشیو به رنگ رویا ، نفش اهسته، نیکولای ابی و جولیک رو شخم میزدم -__-
احساس می کنم بین همه فقط من اونهمه تنبل و همیشه خسته م که هیچوقت شخم نمیزنم جایی رو:| اه باید برم شخم زدن یاد بگیرم چه وبلاگهای خوبی این وسط آشنا شدم:)
نترس هلن، وایولت این جاست و امده خبر بده اون هم چیزی درمورد وبلاگ سیاهچال و این که نویسنده اش یه فانتزی نویس ایرانیه چیزی نمیدونسته:(
با هم شروع میکنیم به خوندن آرشیو. عیب نداره عیب نداره:(((