Obliviate-4

  • ۰۰:۰۲

مامان داره جدی زبان میخونه، و این موضوع شدیدا قلبمو گرم می کنه. رابطه مامانم و زبان یه جورایی تسوندره گونه است. یا حداقل، یه مدتیه که شده. میدونم خوشش میاد که بخونه، ولی در ظاهر یه جوری رفتار می کنه انگار داره به زور میخونه. حتی بعضی وقتا هم زبانو "احمق" صدای می کنه XD

جمعه ها کلاس آنلاینه، بقیه روزهای هفته هم تقریبا هرروز دانش آموزای کلاسه تو دیسکورد(!) جمع میشن و سوال حل می کنن و آنالیز می کنن. دیدن دیسکورد تو گوشی مامانم حس عجیبی داره، و دیدن مامانم تو دیسکورد حتی حس عجیب تری داره *-*

ولی در کل خیلی لذت بخشه. یه مدتی که ولش کرده بود احساس می کردم یه چیزی کامل نیست... 

 

دیروز داشت لغت می خوند، وسطاش کلمه های جالب رو به ما هم میگفت.

1=

- میدونی اکیوز چی میشه؟

+ اکیوز... نمیشد وقتی یکیو... چی بهش میگن... چی میشه یکی رو دستگیر می کنن؟ 

- آهان نه اکوییته. aquit. میشه تبرئه کردن.

+ اینکه کلا برعکس شد :/

 

2=

-هلن oblivious میشه چی؟

+ مثلا میشه وقتی... طرف... گیجه؟ حواسپرته؟ مثلا انیشتین oblivious بود خیلی وقتا "-"

- غافل میشه.

+ آهان. آره.

...

+اههه راستی!! شبیه چیزه.. تو جلد آخر هری پاتر هرمیون حافظه پدر و مادرشو پاک کرد که ازشون محافظت کنه. آبلیویتشون کرد! اون ریشه لاتینشو بوده پس! وای چه باحال! رولینگ نابغه است، شگفتیه، هدیه ای برای خلقه، روشنایی جهانه، عاشقاش زنده ان؛ هیتراش بمیرنــن.

- ....

 

3=

مامان: nettlesome. میشه آزاردهنده.

باران: وای شبیه خانم نتل که تو سوفیا بود! آزاردهنده بودش اونم دیگه.

من: نه خیر، نتل میشه گزنه، گزنه هم که خارش و آزار میاره. وای انگلیسی چه زیباست چه دلرباست چه کلمات آهنگینی داره چه ریشه هاش قشنگن من میخوام برم زبانشناسییی.

مامان: خدایا، به خودت می‌سپارمش.

 

در کل ما خوشحالیم ^_^

 

 

+ به قول نوبادی سنپای، موزیک ویدئو جدید E ve >>>>>>> (جهت فلشا درسته "-"؟)

وای من چطوری تا اومدن لیریکای انگلیسیش صبر کنم؟؟ :_)))

فاطمه ‌‌‌‌

من هری پاترو خیلی کوچیک بودم که خوندم و اون موقع زبانم خیلی خوب نبود. ولی بعدها این ریشه‌های لاتین وردهاشون رو که می‌فهمیدم خیلی برام جالب بودش!

منم تا حالا خیلی از اینها رو نمیدونستم! با فن فیکشن خیلی از اصطلاحا رو متوجه شدم که ایرانیزه شده بود. نه اینکه بد باشه ها.. فقط، اصلش یه چیز دیگه است :))
آره خیلی باحالن!
امیر +

دیسکورد به پدر و مادرها هم نفوذ کرده ؟ :)

آره انگار. دنیا جای خطرناکی شده.
عشق کتابツ

دیسکورد. =))))

آقا... چقدر قشنگ بود این پسته. آخرش... در کل ما خوشحالیم. ="))))

من تو شوکم هنوز :دی
قشنگ خوندی :) 
الان حس می کنم چه بار سنگینی داشتن این کلمه آخریا :))))
Alex Ai

ماهم برای مامانت سافت شدیم و خوشحالیم D:

*همه با هم خوشحال شدن D:.
Maglonya ~♡

دیسکورد XDDD

ولی وای چه گوگولیه زبان خوندن مامانت... هق(": مامان من از وقتی یادم می‌آد می‌خواد بره زبان بخونه دوباره، ولی همت نمی‌کنه"-" حیح

مامان منم *__* خودش زبان درس میده، ولی خب.. خیلی وقت بود دنباله پیشرفت کردنشو نمیگرفت. اینکه داره میخونه حس خیلی خوبی بهم میده D:
Nobody -

چه کیوتتتت T~T

+ eve موزیک ویدیو جدید داده... *پرواز کردن به سویش*

+تازه تو کامنتا بگردی ترجمشم هست! وای خیلی خوبه :_)))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan