6-Daremo-shiranai-monogatari

  • ۱۸:۵۰

وقتی واندر اگ رو تموم کردم با خودم گفتم... همینه. همین. یه توضیح خیلی خوب و خلاصه از ما. هرچند یه سری نواقص داره، هرچند یه مقداریش دقیقا ما نیست. 

اولاش که تمرکز رو نابود کردن غول های مرحله آخر، تروماهای ذهنی و دلایل خودکشی بود، بی صبرانه منتظر بودم غول خودم، غول خودمونو ببینم. یه شخصیت عینکی با لبخند ساختگی که کلی کتاب و جزوه دستشه، و غول مرحله آخرش که صورتش ترکیبی از یه پدر و مادر و معلمه. اینکه اون شخصیت دختر عینکی با دیدن غول مرحله خشک میشه، رنگ از رخش میپره. سرجاش خشک میشه، ولی فرار نمی کنه. درحالیکه آی یا ریکا دارن ازش محافظت میکنن... همونجا خشک می ایسته. وقتی آی یا ریکا یا اصلا نیرو سرش داد میزنن که داری چیکار می کنی؟ فرار کن؟ اینکارو نمیکنه.

در عوض میره جلو، معذرت خواهی میکنه. تا کمر خم میشه، گریه می کنه که چقدر ضعیف بوده. که باید بهتر عمل می کرده. که پشیمونه. نباید تسلیم میشده. 

بعد غول مرحله آی/ریکا/نیرو رو پرت می کنه یه طرف، با لبخند به دختر نزدیک میشه و میگه:«عیبی نداره. ما فقط صلاحتو میخواستیم.» با صدایی دورگه، یا شایدم سه رگه! بعد لبخندش به اخم تبدیل میشه:«ولی تو دیگه باختی. شکست خوردی. نفر آخر شدی. قبول نشدی.» 

و یکهو بهش حمله میکنه. همراه با اکمه هایی که چهره همکلاسی/رقیب هاشو دارن و...

 

...

 

از اینجا به بعدو سخت میتونم تصور کنم. به نظر شما آی/نیرو/ریکا چطوری میتونن این دختر ما رو نجات بدن و غول مرحله شو نابود کنن؟ :)) 

  • ۱۹۸
pa ri

با خودش...همه ما برای خیلی چیزا تلاش می کنیم... تا حدی که می تونیم. پدر و مادر یا معلم ازمون انتظار دارن نمره های خوبی بگیریم، ما تلاشمونو می کنیم، می جنگیم و می ایستیم ولی نتیجه؟ اون چیزی که والدین یا معلم می خواد نیست...

من فکر می کنم که اونموقغ مشکل از ما نیست...ما در حدی که می تونستیم تلاشمونو کردیم! حتما نباید بگیم که "زِتاینی ماکِنای"! ما برنده ایم چون تلاشمونو کردیم.

به قول موری سان " مهم تلاشه نه نتیجه"...

آی/ریکا/نیرو/مومو می تونن قهرمان ما باشن ولی در آخر، اون ماییم که به خودمون کمک می کنیم... اون ماییم که باید بهشون کمک کنیم که اون غولو شکست بدن...

اونا فقط زحمت فیزیکیشو می کشن، زحمت روحیش با کیه؟:")

اتفاقا، من باور دارم که باید بگیم "زتاینی ماکنای!" و ببریم. اینکه درسته یا غلط نمیدونم، ولی تا وقتی نبریم اون تلاش ها هرچقدرم با معنا بوده باشن معنیشونو از دست میدن. حداقل، این چیزیه که به من یاد داده شده انگار.
خب چجوری؟ تو داستان همیشه یه نیروی خارجی، حرف نیرو/ریکا/آی/مومو بود که اراده درونی شخصیت مورد نظر رو برمی انگیخت. اون حرف چی میتونه باشه؟ این چهار تا چیکار میتونن بکنن که دختر قصه ما بتونه بر غول فائق بیاد؟
.. میخک..

راسیتش میترسم پیتت رو بخونم

همین دو خطی که خوندم به نطرم اسپویل‌های سنگین داشت :`(

نه اسپویل نداره اصلا... چیزی نیست که قسمت اول نفهمیده باشی موقع دیدنش
Marcis March

دلم میخواد گذشته تک تک اونایی که در قالب یه نفر واحد بهش حمله میکنن و نشونش بدن.. که بدونه زندگی و تحصیل اونام همچین صرفا عالی و ممتاز و بی غلط نبوده.. شاید اونجوری فهمید که مشکل اون نیست غولشه نمیدونم

این ایده خوبی به نظر میاد...
Alex Ai

مثل اینکه یه قسمت ویژه داشته و البته که اونو ندیدم ولی این انیمه نقاطی که بخوایم همزاد پنداری کنیم یا مشکلاتی که تو دنیای خودمون و بچه های همسن و سال اطرافمون داشتیم رو نشون میداد

هرچند یه سری مسائل مثل اینکه خودکشی دخترا از سر احساسات و خودکشی پسرا نه، طرز فکر خودشون بود نه همه..با اینحال جایی که باید درد و سرکوب و تبعیض رو حس میکردی واقعا همونی بود که باید باشه

اما مشکل من همینه جدی..راهکار دادن اونقدرا که ادعاشو داشتم آسون نیست

اوه اون قسمت ویژه خیلی چیزا رو حل می کنه.. بدون اون یه کاملا ناقصه.
خوبی واند اگ این بود که اون چیزهایی که توضیح داد رو خوب توضیح داد. حس می کنم یه سری چیزها سانسور شد. یا چون تو ژاپن نیست(که دروغه. چون میدونم هست) یا چون... نمیدونم، خود ژاپنی ها هنوز نمیدونن که هست. مثل غول درسی و اینا :))

نه... نه نیست :)
Ame no aoi sora

اونا باید کاری کنن که اون خودشو ببخشه! بخشیدن دیگران مرحله مهم و سختی از زندگیه ولی بخشیدن خود از اون هم سخت تر و مهم تره! 

بخشیدن خود از نظر من همون چیزیه که وقتی آدما به اینجا میرسن بهش احتیاج دارن، اونا مدام به دنبال راه حل های عجیب و افسانه ای میگردن ولی در واقع فقط باید خودشون ببخشن، این غول مرحله آخره، وقتی تو خودتو مقصر میدونی و همه اون کابوس ها رو خودت برای خودت درست میکنی، در حس خفگی فرو میری و در آخر تسلیم میشی، آدم باید خودشو ببخشه، باید بدونه که همه اشتباه میکنن، باید بدونه که اون اشتباه هر چقدرم که بزرگ باشه چیزیه که شده و اون باید خودشو ببخشه و برای جبرانش تلاش کنه، واضحه که هیچ تضمینی برای اشتباه نکردن در آینده وجود نداره و به احتمال زیاد دوباره و دوباره اشتباه میکنه، ولی تو این دنیای بی رحم که همه آدم ها تنها هستن تنها راه اینه که اشتباه کنی تا راه درستو پیدا کنی، و از درس هایی که گرفتی پله های محکم بسازی و بری بالا، بدون بخشیدن خودت، بدون ایمان داشتن به خودت، هر گونه تلاشی بی فایده ست و به همون سرنوشت تسلیم شدن بقیه ختم میشه

خب فکر کن تو الان یه شخصیت دختر هستی، که به خاطر شکست خوردن تو یه آزمون مهم(مثلا میگیم کنکور) دور از جون دور از جون، مرتکب خودکشی شدی.
حاضری خودتو ببخشی؟ اصلا... اگه خودتو به خاطر شکست تو کنکور ببخشی، به جاش از خودت متنفر میشی که خودتو کشتی به خاطر چیزی که میتونستی خودتو براش ببخشی. اگه خودتو به خاطر کشتن خودت ببخشی، اونوقت یعنی با خودت موافق بودی که حق داشتی خودتو بکشی و شکست خوردنت تو کنکور نابخشودنیه.
بعد، حتی اگه اوکی شد و با خودت کنارم اومدی...
چجوری میخوای جبران کنی و راه درستو پیدا کنی :)) تو که مردی.
محمدحسین قربانی

یک روز اگر انیمه بین شدم قطعا این وبلاگ نقش اساسی داخلش داشته:)

به نظرم یه علامت خطری این وبلاگ باید روی سردرش داشته باشد: خطر اعتیاد به انیمه

این خیلی باعث خوشحالیه! ولی.. از چه نظر؟ :) چه حرفایی باعثش میشه؟
Ame no aoi sora

خب............. باید کلاماتم رو با دقت انتخاب کنم

خب این واسه من یکم صادق نیست چون من از مرگ بدم نمیاد و آماده ام همه چیزو رها کنم واسه یه شروع جدید، اگه بمیرم هیچ دلم نمی خواد دوباره برگردم حتی اگه بهم بگن مستقیم آینده ات تضمین میشه که به همه رویاهات برسی! یکم عجیبم خب می دونم

ببین من نگفتم که من خودم به این سطح رسیدم که خودمو ببخشم، گفتم که سخته، خیییییلی سخته، من هنوز با چیزای زیادی درگیرم که نمیتونم خودمو بخاطرشون ببخشم، من گفتم راهش اینه حالا هر کی توش موفق شد نجات پیدا میکنه

خب وقتی که مردم دیگه راه جبرانش دنیایی نیست، بستگی به اون ور داره که چجوریه، شاید اونجا یه فرصت دوباره بهم بدن و شاید ندن، اگه ندن، خب جبران ناپذیره باید این واقعیت رو قبول کنم که بعضی چیزا جبران ناپذیره و باید بتونم رهاشون کنم و فقط خودمو ببخشم، راهی که اون موقع به ذهنم رسیده، چه خوب چه بد، گذشته، دیگه گذشته و من با نبخشیدن خودم و قرار دادن خودم تو یه عذاب ابدی هیچی رو تغییر نمی دم، پس باید خودمو ببخشم و به راهم ادامه بدم، زندگی که فقط درس نیست یا هر چیز دیگه ای که بخاطرش خودمو مقصر میدونم، زندگی ادامه داره اگه نتونی همراه جریانش شنا کنی غرق میشی

توکه مردی! وای چه جمله دلنشینی دوست دارم بدونم کی این جمله رو واقعا میشنوم ^-^

نه به نظر من عجیب نیست. خیلیا در دوره هایی این حس رو دارن. یا اصلا برای کل عمرشون. عجیب نیست، هرچیم که باشه.
درسته...
واقعا این مقوله بخشیدن، ادامه دادن و همه این قضایا سخته. نه اینکه بخوام غر بزنم... ولی خب، هست دیگه. 

قسمت غرق شدن رو قشنگ گفتی :)) 

وای *-* لبخندت ترسناک شد آمه چان *-*
نمیدونم بگم امیدوارم نظرت عوض بشه یا امیدوارم همینطوری بمونی *-*
پس هیچی نمیگم *-*
Ame no aoi sora

خوشحالم که یکی پیدا شد که براش عجیب نباشه، خب من خیلی فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم پس فکر کنم جز اون دسته تا آخر عمرشون باشم ^-^

درسته، واقعا سخته، ولی تو این دنیا هیچ چیز خوبی بدون سختی به دست نمیاد!

 

*-* :))

 

اِه /= نه بابا! اشتباه شده نباید ترسناک به نظر میومد '-'

همونم با ارزشه ^-^ :)

 

شاید... ولی آدم که نمیدونه قراره چی پیش بیاد :)) خیلی افکار ممکنه عوض بشن یا... نشن!


:))))))) و پرانتز تا ابد :))
محمدحسین قربانی

برای من اینکه میبینم روی شخصیتها زیاد کار شده و یک چیزهایی پشت داستان است برام جالبه.  برخی اوقات ظاهرا چیزهای عمیقی هم هست. مشکل بزرگم این هست نمیدونم از کجا باید شروع کرد.

امم.. خب، بستگی به اینکه ترجیحتون به چی باشه نمیدونم چی باید انیمه سریال معرفی کنم... ولی سینمایی ها معمولا برای همه جواب میده :) اینجا معرفی یه سریشون هست. یه سری دیگه هم که اونجا نیست مثل بقیه کارهای استودیو چیبلی یا کارهای مامورو هوسادا (مثل میرای نو میرای، که کاندید اسکار بود، یا فرزندان گرگ که با خانواده دیدنش خیلی خوبه) 
بعد برای سریالی... واقعا هیچ ایده ای ندارم. اولین پیشنهاد فکرکنم باید کیمیاگر تمام فلزی یا اتک آن تایتان باشه.... اتک آن تایتان به خاطر کلا تم بزرگسالانه و جدی‌تری که داره و از انیمه های عادی متفاوته... کیمیاگر تمام فلزی:برادری هم خوبه چون خیلی گسترده است و مفهوم ها و قشرهای زیادی رو پوشش میده.
بسته به علاقتون.. گزینه زیاد هست :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan