- پنجشنبه ۲۵ شهریور ۰۰
- ۱۹:۳۲
اگه اشتباه ترجمه نکرده باشم، تو توضیحاتش نوشته بود که برعکس کهکشان های عادی مثل خودش، بازوهاش به جای اینکه درونش بپیچه و کشیده بشه، به ردیفی از ستاره ها نزدیک هسته متصله. مثل اینکه دستشونو گرفته باشه :)
من فقط شدیدا عاشق اون لکه های نوری چشم خیره کننده ی سمت راست عکسم. مال تولد مامان هم چهار تا بزرگشو داشت. مال مامانو نوشته بود اینها نور یه سوپرنوای خیلی دورن که به دلیل جاذبه قوی کهکشان وسطشون نور خم شده و از چند جهت دیده میشه.
به نظر من که خیلی بامسمی اومد :)))
آهان و، سرچ هم کردم گفت جزو صورت فلکی دورادوئه.. اسمش که خیلی قشنگ بود. ماهی زرین. آدم یاد اِل دورادو میافته!
ویرایش یهویی و موقت: زندگی فقط اون لحظه ای که میخوای بری بیرون، و نمیتونی تصمیم بگیری کدوم کتابو با خودت ببری.
الکی مثلا هشتگ #فقط-یک-کرم-کتاب-درک-میکند D: