- سه شنبه ۱۸ دی ۰۳
- ۰۰:۳۷
شبی مثل امشب از زنده بودن خجالت میکشم. از زنده بودن و زندگی نکردن خجالت میکشم.
آنها دیگر زنده نیستند، دیگر نمیتوانند زندگی کنند، و من بازماندهی ناخلف آنها، ادای زندگی را درمیآورم. با کتابها و فیلمها و لبخندها و بوسههایم. با کلمات توخالی و نتهای فالش.
راست گفت که انسانیت به مرگ زنده است. من؟ به یادآوری زندهام. اگر کمی زندگی میکنم، با یادآوری زندگی میکنم.
خلاصه که زندگی کنید به جای آنهایی که نمیتوانند حتی اگر بخواهند. گو جهنم باشد، زندگی کنید.
#پرواز۷۵۲
- ۴۷