silhouette

شیر تو شیر

  • دوشنبه ۱۸ آذر ۹۸
  • ۱۵:۳۱

به درجه ای از عرفان و هپروت گرایی رسیدم که وقتی مادرم بهم گفت:برو این سفره رو بتکون بعدم برو حموم..

نزدیک بود سفره رو بتکونم تو حموم...

 

 

جرقه‌ها (۲)
Eddie Svl

👍👍👍

Ame no aoi sora

این من همیشگیه *-*

من هم D:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
کلمات کلیدی
شعر فن فیکشن شکستن یخ بیان چی بودم چی شدم جنگ ترجمه انیمه زبان داستان ناروتو
آرشیو مطالب
موضوعات
ریسمان‌های طلا
ریسمان‌های نقره
Designed By Erfan Powered by Bayan