یادداشتی بر سینمای کودک و نوجوان

  • ۱۵:۰۱

دیش پاستاریونی رو نگاه کردم.

درباره پسر بچه ای بود که از بچگی تو اصفهان و بریونی بابابزرگش کار می کرده، و به دلایلی مجبور میشه باید پیش بابای ورشکستش تو تهران. بابایی که میخواد رستورانی که مادر پسره، خیلی دوستش داشته رو بفروشه و بره شمال. داستان اصلی، وقتیه که این پسره، با لهجه اصفهونی و زبون پر نیش و لبدوزش می خواد رستوران رو دوباره راه بندازه

داستان، خیلی قشنگ تلاش پسر بچه، سنگ اندازی رقبا، بی اعتنایی و گاهی اشتباهات بزرگتر ها رو نشون میده. ناامید نشدن، ادامه دادن و همیچنین....غذای ایرانی این داستان رو جذاب می کنه. هیچ شخصیتی اضافه نیست. موسیقی و بازیگری عالیه و کلا...اگه چشماشون یه ذهر گنده تر بود و یه ذره بیشتر روش کار میشد، منو یاد جنگ غذا ها فقط با یه محوریت داستانی دیگه مینداخت.

چند وقت پیش هم، بمب یک عاشقانه رو دیدم(که همینجا هم توصیه کردم)، که داستان یه پسر بچه بد که عاشق جنگه چون میتونن برن تو زیر زمین و اونجا دختر همسایه رو میبینه و..

در عین حال داستان یه مردی که با همسرش مشکل داره و اینا...

داشت جنبه دیگری از جنگ رو، که اتحاد برقرار کردن بین مردم، نزدیک کردن دلها، افکار و رفتار مردم نسبت به جنگ و در عین حال، تاثیر جنگ روی بچه ها رو نشون میداد

 

حالا سوال من اینه...

چرا این فیلم ها، باید انقدر کم دیده بشن؟ 

سینمای کودک چه مشکلی داره؟

آیا برای سینمای کودک پتانسیل داریم؟

اگر بله، بلدیم از آن استفاده کنیم؟

سولویگ .

ای بالا هلن جان...

ما تو همه‌چیز پتانسیل داریم، ناجور هم پتانسیل داریم. مسئله اینجاست که شعور استفاده ازش رو نداریم. 

و من واقعا دلیل فروش نرفتن فیلمای کودک رو نمی‌فهمم. همین مختصر فروشی هم که دارن به خاطر اردوهای مدرسه‌هاست، وگرنه یک چهارم این هم نبود. حالا فیلمایی مثل شهر موشها که مخاطب بزرگسال هم دارن رو بذاریم کنار. 

اگه پتانسیل نداشتیم انقدر حرص نمی خرودم واقعا
بریا همین تصمیم قاطع گرفتم کل فامیل و اعضای خوانواده رو برای حمایت از سینمای کودک و نوجوان به زور ببرم منطقه پرواز ممنوع که الان داره اکران میشه.
میگن خیلی قشنگه
سولویگ .

آره، ما هم می‌خوایم بریم ببینیمش. 

آخرین داستان رو هم می‌خواستیم ببینیم که پسرخاله‌هام گفتن اصلا قشنگ نبوده. 

ولی به قول تو برای حمایت هم که شده، بد نیست بریم ببینیمشون. چیز زیادی که ازمون کم نمی‌شه. 

آخرین داستان رو هم نقدشو خوندم هم خودشو دیدم.
در واقع، بیشتر ننگ بود برای انیمیشن ایرانی.
ارزش حمایت نداره.
داستان افتضاح، شخصیت پردازی ناقص. انیمیت سه بعدی و تقلیدی...
خلاصه اینکه خوب نیست.

بنیامین هم بد نبوده به نظرم.
ولی منطقه پرواز ممنوع فعلا در اولویتمان است.
A.M Bahamir

چون هنوز یاد نگرفتیم که باید تربیت نسل انجام بدیم، یا بهتره بگیم تو اولویت هامون نیست که برای نسل کودک و نوجوان برنامه داشته باشیم.

سینمای دنیا ارزش این که باید برای کودک و نوجوان فیلم بسازه یاد گرفته ولی تو ایران اولین چیز اینه که چی بسازیم که پول ازش دربیاد یا چی بسازیم که فلان بدبختی نشون بدیم.

سینمای کودک که باید شاد باشه و پر از امید قطعا تو سینمای ناامید و بدبختی ایران جایی نداره.

یه عده هم هستن می گن چرا فیلم بسازیم خارجی ها دارن می سازن ما میریم دوبله می کنیم استفاده می کنیم. در حالی که طرف فکر نمی کنه اون آثار مال فرهنگ خودشونه نه فرهنگ ما.

من خودم موافقم از اثار ایرانی حمایت کنیم اما تا جایی که به شعورمون توهین نشه. وقتی اثر انیمیشنی ساخته میشه که در حد تام و جری هم نیست همون حمایت نشه بهتره.

مثلا آخرین داستان که خودم نقدش کردم پر بود از ضعف های داستان و شخصیت پردازی و تنها نکته اش همون گرافیکش بود که نسبت به آثار دیگه ارزش داشت. نمی دونم چرا این همه دارن ازش تعریف می کنند که اثر خوبیه.

کودک و نوجوان ها، قراره بشن بزرگسال های آینده.
و بزرگسال ها دیگه ارزشی بای کودکان قائل نیستن. 
حالا نشون دادن بدبختی یه چیزی...چرا مردم دارن از یه فرمول خاص برای فیلم سازی تبعیت می کنن؟

من نوجوون، حتی وقتی عزمم رو جزم می کنم که برم سراغ فیلم نامه نویسی، سینما و انیمیشن، چه از طرف پدر و مادر چه از طرف جامعه، بهم ترس تزریق میشه که دخترم، پسرم، این کار توش پول نیست.
و خب...حقیقته.

تام و جری که اسطورست. :)
آخرین داستان رو کاملا موافقم که...احساس میکنم ایده شاهنامه رو حیف و میل کرد. 
Dark Angel

چون به تربیت کودک و نوجوانمون اهمیتی نمیدیم و تماما به فکر کشوندن بچه ها به سمت درس و مشق هستیم

برای سرگرمی هم به دوبله اثار بقیه کشور ها برای بچه هامون بسنده میکنیم

گاهی وقتا همین انیمیشنا و فیلما هستن که خلاقیت بچه ها رو شکوفا میکنه

ولی اهمیت نداره براشون انگار

خیلی حرف پشت تمام این حرکات و تفکراتشون هست ولی دیگه نه حالی برای نقد هست و نه حوصله ای برای گفتن

چیزی که برام خیلی جالبه...
اینه که همه اوتاکو ها میگن دیدن انیمه ها اول دوبله ژاپنی واجبه. اگه گیر نیومد فارسی، اگه نشد تازه انگلیسی
یعنی دوبلورهای ما از انگلیس بهترن
و فیلمهای اونا از مال ما بهتر.
کنایه آمیزه.
-*-*-*-*
واقعا دیگه نیست حالش.
نایی نمونده برا حرص خوردن
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan