صدای ضعیف کلمات(2) - 9

یا: تلاشی برای بیان خود با شعرهایی نه چندان قابل خواندن. 

 

صدف کوچکم
در مد و در جزرها
دیگر نمیشناسد فرق 
ساحل و دریا

 

 

 

صدای باران
در اتش تابستان
می چکد
بیدار میشوم

 

 

 

وقتی ایستادی
بالای ابرها
زل نزن به چشمانِ
سقوط زیر پا

 

 

 

نقطه کور نقطه کور
نقطه کور دنیا.
کی می‌رسیم جایی‌که
خشکی شود دریا..

 

 

 

اشعه های نورانی،
رنگ آسمان آبی،
آسمان ما که هست
سفیدِ گچْ دیواری

 

 

 

هیچکس

بیش از یک بار

نمی‌خندد به

پروازم، زیر قطار.

کنار همدیگه قشنگ میشن :)

چالش از اینجا

 

کلمه های آبی تیره‌ی کتاب باز ها              لحظه ها در شعر، شعر در لحظه‌ها

(عکسش)

~~~

پرواز کت و کبوتر ها،

در جست و جوی دلتورا:

سرزمین سحرآمیز

(عکسش)

(دو تا کتاب آخریا برعکس شدن *__*)

صدای سفید سکه‌ها

تگرگ و شیشه

دعوایی کوتاه دارند

و من می‌خندم.

 

Glasses and hails

They had a little fight

  and I'm laughing with joy

شنیدن

The Storms Are Joking

برگ‌ها را

می‌خندانند،

طوفان‌‌های بهاری.

The leaves.

The Spring storms,

Are cheering them up.

دردِ زرد (Pain of Yellow)

اگر بالاترین برگِ

درخت پاییز باشم،

زرد نخواهم شد؟

If I'm the highest leaf

in the autumn's tree

will I not turn yellow?

~ اینجا صداها معنا دارند ~

,I turn off the lights to see
All the colors in the shadow

×××
,It's all about the legend
,the stories
the adventure

×××
پیوندهای روزانه و منوی بالای وبلاگ را دریابید.
آرشیو مطالب
Designed By Erfan Powered by Bayan