- چهارشنبه ۲۴ شهریور ۰۰
- ۲۰:۳۴
یا: تلاشی برای بیان خود با شعرهایی نه چندان قابل خواندن.
صدف کوچکم
در مد و در جزرها
دیگر نمیشناسد فرق
ساحل و دریا
صدای باران
در اتش تابستان
می چکد
بیدار میشوم
وقتی ایستادی
بالای ابرها
زل نزن به چشمانِ
سقوط زیر پا
نقطه کور نقطه کور
نقطه کور دنیا.
کی میرسیم جاییکه
خشکی شود دریا..
اشعه های نورانی،
رنگ آسمان آبی،
آسمان ما که هست
سفیدِ گچْ دیواری
هیچکس
بیش از یک بار
نمیخندد به
پروازم، زیر قطار.
- دست به قلم
- ۲۰۰