سلام!
2021 خیلی وقته تموم شده، این پست و رفقاش خیلی وقته تو پیشنویسام دارن خاک خوران اختلاط می کنن، و من خیلی وقته دارم باهاشون ور میرم که بتونم این پستو سر هم کنم. بالاخره سر هم شد.
این چالش متعلق به آی-چان هست.
سلام!
2021 خیلی وقته تموم شده، این پست و رفقاش خیلی وقته تو پیشنویسام دارن خاک خوران اختلاط می کنن، و من خیلی وقته دارم باهاشون ور میرم که بتونم این پستو سر هم کنم. بالاخره سر هم شد.
این چالش متعلق به آی-چان هست.
You think I don’t? You do scare me, All For One."
"But the thing is, I’m always afraid. Every minute of every day. And when you’re afraid for that long, you forget what it’s like to feel anything else.”
“And now, when something frightening comes along, I can’t tell the difference anymore between the new fear and the old."
"Of course you scare me. You think that makes you special?”
"My Friends Are Scarier Than You"
"فکر می کنی نمی ترسم؟ تو منو میترسونی، همه برای یکی."
"ولی نکته اینه که، من همیشه درحال ترسیدنم. هر دقیقه از هر روز. و وقتی اینهمه مدت ترسیده باشی، یادت میره چجوری حس دیگه ای داشته باشی."
"و الان، وقتی چیز ترسناکی پیش میاد، دیگه نمیتونم فرق بین ترس جدید و قدیمی رو بگم."
"البته که تو منو میترسونی. فکر کردی این تو رو خاص میکنه؟"
"دوستهای من از تو ترسناک ترن."
بیانی های عزیز! اجازه بدید روح موردعلاقه ام، شاهدخت قلبم، ملکه خیالاتم رو بهتون معرفی کنم!