- جمعه ۱ بهمن ۰۰
- ۱۳:۳۰
سلام!
2021 خیلی وقته تموم شده، این پست و رفقاش خیلی وقته تو پیشنویسام دارن خاک خوران اختلاط می کنن، و من خیلی وقته دارم باهاشون ور میرم که بتونم این پستو سر هم کنم. بالاخره سر هم شد.
این چالش متعلق به آی-چان هست.
1-تجربهتون دربارهی یه انیمه و مانگا توی 2021 رو بنویسید. میتونید اثرها رو معرفی کنید و هرچی دل تنگتون میخواد بگین.
اگه به ترتیب دیدن تو سال بخوایم بیایم:
بهار:
تو بهار وانیتاس نو کارته اتفاق افتاد. یکی از زیباترین غافلگیری ها امسال اومدن وانیتاس بود. نویسنده ی پاندورا هارتز، جون موچیزوکی یکی از اساطیر منه، که از وقتی خوندن پاندورا رو تموم کردم میخواستم اونیکی مانگاش که وانیتاس باشه رو هم بخونم که بالاخره انیمه اداپشن گرفت!
وانیتاس دقیقا اون چیزیه که از یه انیمه خوناشامی انتظار ندارید. داستان زیبا، شخصیت های عمیق و هزارلایه که هیچ نمیتونید تصور کنید به کجا داره میره. کاملا میشه دید قراره به اندازه پاندورا هارتز بدرخشه چون دقیقا با همون روال و کیفیت داره پیش میره. تنها فرقش رومنسشه، که اونم هیچوقت زیاد از حد و رو مخ نمیشه.
موسیقی و طراحیشم که نگم... خدا.
اگه تصوری که از انیمه خوناشامی دارید دیابولیک لاورزه، بهتون تبریک میگم چون وانیتاس میتونه قشنگ اون تصورو بشوره ببره.
(یه نکته جالب. مانگاکای مورد علاقی جون موچیزوکی هیرومو آراکاوا، مانگاکای کیمیاگر تمام فلزیه! یه جورایی اسطورشه. برای همین تو وانیتاس یه قسمت رفرنس به اون داره. اگه گفتید کجا؟)
تابستان:
کل تابستون متعلق به هایکیو بود.
منی که فقط یه تیکه های نامشخصی ازش تو تلوزیون دیده بودم هیچ فکر نمی کردم بتونه انقدر تاثیر بذاره روم به عنوان یه انیمه ورزشی. همه چی از دوبله تا موسیقی تا هیجان تا شخصیت ها. جدا از اینکه برای هایپ کردنم موقع درس خوندن خییلی خوب عمل میکرد و یه تغییرات ذهنی اساسی بهم داد تو اون دوران.
(کلیک برای پست های مرتبط)
پاییز:
پاییز خلاصه میشد در انیمه های مای تین رومنتیک کمدی، بانی گرل سنپای و یونا از سپیده دم. چون واسه دوتای اولی پستهای پر و پیمون نوشتم توضیحات بیشتری نمیدم، به جز اینکه مای تین رومنتیک کمدی فصل اولش شاهکار بود، فصلهای بعدیش غیرقابل تحمل بود، و بانی گرل سنپای متوسط بود.
از طرف دیگه یونا واقعا خوب بود.
ساده بگم بهترین انیمه شوجویی که دیدم، با یه شخصیت دختر خیــلی منطقی. نه خیلی قوی، نه خیلی ضعیف. کاملا مناسب، و همیشه به دنبال رشد. داستان خوب، شخصیت ها همه جذاب و دوست داشتنی و از همه مهمتر.. هاک!
اصلا نمیدونم این نویسنده چطور موجودی بوده که تونسته شخصیت مونث متعادلی مثل یونا بسازه، و از اونطرف شخصیت مذکر متعادلی مثل هاک بسازه!
هاک دقیقا همون چیزیه که از پسری به اون سن و سال که بار یه مسئولیتهایی هم رو دوششه انتظار داریم. حتی از نظر طراحی و اندازه اش، اگه نگاه کنیم میبینیم تو فلش بک ها که بچگی یونا و هاک رو نشون میده هاک تقریبا ریزه میزست، و وقتی فقط یه مقدار تو تایم لاین میگذره یهو قدش بلند میشه! و این دقت نویسنده رو میرسونه.
از نظر شخصیتی هم، شوخی-جدی هاش و حرکت هایی(!) که روی یونا میزنه و در عین حال گیجی توی احساساتش کاااملا با این شخصیت های یک بعدی انیمه های عاشقانه که یا خیلی خجالتین یا خیلی پررو فرق داره.
طنز انیمه خیلی خوب بود، و بخش های احساسی و غمناک هم در کنارش داشت. کلا اگه بخوام یونا رو در یک کلمه توصیف کنم، تعادله.
صحنه مورد علاقم شاید از کل انیمه اون قسمتی بود که یونا باید میرفت یه گیاه رو از یه صخره ترسناک خودش بچینه، و افکارش کاملا شبیه افکار یه دختر تو اون سن و سال و محیط بود، و درعین حال پر از شحاعت هم بود! دقیقا مصداق جمله ی "شجاعت نترسیدن نیست، بلکه مقابله با چیزهاییه که ازشون میترسیم." و این، چیزیه که هر شخصیت دختر خفنی تو مدیا احتیاج داره!
در کل این انیمه پیشنهاد میشه و عالیه. مانگاش رو هم دارم به قول وایولت، سوسکی میخونم، و اونم پیشنهاد میشه!
زمستان:
با وجود کوتاه بودن بهترین بخش سال بود. توش موریارتی وطن پرست رو دیدم، که به معنای واقعی کلمه شاهکار بود. یک ماه از دیدنش گذشته و من هنوز obsessedم باهاش. همه ی گزینه های لیست یه طرف، موریارتی یه طرف.
داستان انیمه نگاه متفاوتی به شخصیت پروفسور موریارتیه، و مثل لایواکشنای دیزنی جدید که شخصیت منفی رو بولد میکنن، روی موریارتی تمرکز کرده. هرچند، همه میدونیم که این کارو از دیزنی خیلی بهتر انجام داده. (وی حاضره با هرکی مخالف اینو بگه دست به یقه بشه)
توی این داستان، ویلیام جیمز موریارتی و سه تا برادرش و چند نفر دیگه قصد دارن با جرائمشون، نقش رابین هود انگلیس ویکتوریایی رو بازی کنن و فاصله طبقاتی رو از بین ببرن.
به قول جیم موریارتی(از نوع bbcش)، باید قبول کنید که این جذاب تره XD
مهمترین چیزی که موریارتی داشت و هیچ اقتباس دیگه ای از شرلوک نداشت، بیشتر تمرکز کردن روی رابطه ی شرلوک و موریارتیه. نه فقط به عنوان آرک-نمسیس(دشمن خونی) بلکه به عنوان دوست! و آدمایی که خیلی شبیه همن، و قسمت هایی که هم رو کامل میکنن.
عجیبه که حتی bbc هم آخرش این ایده رو تو نطفه خاموش کرد و بهش بها نداد.
نکته دیگه شخصیت فرعیاییه که تو داستان کانن دویل فقط یه لحظه اشاره شده بهشون، مثلا "ون هدر مخترع نابینا" یا "فرد پرلوک فروشنده اطلاعات" یا "سباستین موران یکی از آدمای موریارتی".موریارتی وطن پرست این شخصیتها رو آورد وسط و بهمون بیشتر نشون داد. هرچند، یه سری نکته های راجبشون تو انیمه جا گذاشته شده که باید تو مانگا بخونید، و حتی تو مانگا هم کمه و باید تو لایت ناول بخونید! در کل هرچی از این شخصیت فرعیای بی نظیر بخونی کم به نظر میاد برات.
صد در صد خوندن مانگا از اول بعد دیدن انیمه پیشنهاد میشه. طراحیای هیکارو-سنسی طلان، طلا! و یه سری قسمت ها کامل از انیمه حذف شدن که تو OVAهایی که مارس امسال میان هم قرار نیست بیان. یه سری آرک مهم راجب موران و فرد و حتی شرلوک و ویلیام!
جدا از مانگا، خوندن لایت ناول ها رو هم حتما تو اولویت بذارید. نویسنده ی لایت ناول به اندازه نویسنده مانگا بااستعداد و خفنه، و لایت ناولا که فقط انگلیسیشون هست (اینجا)، طوری غلغلکم دادن که به سرم زد بشینم ترجمشون کنم! در این حد یعنی!
موریارتی کلا تو دوران امتحانا روی جوگیر کردن من خیلی تاثیر گذار بود. به خاطر همون سریال شرلوک رو شروع کردم، و خوندن کتابای اصلی رو، و کشیدن این رو:
که خیلی بهش افتخار می کنم. خیلی. زودتر و بهتر از بقیه چیزایی که تا حالا کشیدم تموم شد، حتی با اینکه باعث شد خوندن برای امتحان بعضی درسا رو ببوسم بذارم کنار، و تازه این قبل این بود که درگیر سریال Sherlock بشم و تا دو و سه چند بار بیدار بمونم!
(مدیونید فکر کنید دلیل دیر شدن این پست این بود که منتظر بودم نقاشیم تموم بشه که بذارمش اینجاxD)
2. انیمه و مانگایی که تصمیم دارین سال جدید برین سراغش چیه و چرا؟
قصد دارم بوروتو رو از اونجا که رها کردم ادامه بدم، چون نزدیک 5 چپتر و 40 اپیزود نخوندم و ندیدم خجالتم نمیکشم! دی گری من و کوکورو نو بسکت رو میخوام جدی جدی ببینم. مانگای یونا رو تموم کنم، مانگای نوراگامی رو پیش ببرم، to your eternity رو ببینم... و چند تا از انیمه دانلود شده هامو از پوشه ی ندیده به دیده منتقل کنم. خادم سیاه رو هم که وسط فصل یک گیر کردم باید سریع پیش ببرم.
koroshi Ai و Requiem of the Rose King رو هم دارم بالا پایین میکنم هنوز صد در صد نیستن.
انیمه سینمایی همچنان هارمونی رو ندیدم که میخواستم امسال ببینم. بل، فیلم جدید میازاکی و فیلم جدید ماکوتو شینکای اگه بیان هم تو لیست هستن.
ناول های بانگو هم خیلی وسوسه آورن. حس می کنم ناول و مانگاش باید از انیمش کمتر ناامیدم کنه، ولی خب حس خوندنش فعلا نیست. ببینیم چی میشه.
3- اوپنینگ و اندینگ مورد علاقهی شما از سالی که گذشت؟
Zero رو که قبلا گذاشتم. میریم سراغ نامبر 2ی قلبمون:
(اول که شنیدمش فکر کردم Eveهه. یه سکته زدم. حقیقتا خیلی صداش خوبه.)
(این دو آرک آکادمی که امسال اومد هم از هایلایت های امسال بود. مانگاش رو سعی کردم بخونم ولی حس انیمه رو نداشت و بیخیال شدم.)
آخیش تموم شد. چقدر زیاد بود "-"
ولی نترسید، این فقط یه گزارش سرسری بود. یه پست دقیقتر از یکی دوتا انیمه هم دارم که اونم به زودی میاد D;
stay tuned!