- چهارشنبه ۲۸ آبان ۹۹
- ۱۳:۰۰
- یک عالمه موش بود.
+ یعنی ترسناک بود؟
- نه موشاش خوب بودن. همشون داشتن از زیر زمین سوار قطار می شدن که بیان رو زمین تو دنیای انسان ها پیش یه مادربزرگه. از اون مادربزرگ چینی مهربونا بودا، تو "کانون پرستاران بچه". بعد وقتی رسیدن، کلی خوش گذروندن رو میزشو برای خودشون اینور اونور پریدن. یکیشون گفت:«اگه آدمها ما رو بندازن تو آشغالی چی؟» بعد مینی گفت:«عیب نداره. آشغالی من خیلی خوبه.» یهو مادرجون پرید وسط گفت:«طراحیشم خیلی عالیه. تازه یه سوراخم زیرش داره که اگه خواستید بیاید بیرون.» کوچیک بود آشغالیش. انقدری، بعد نقره ای بود.
+ همین بود فقط؟
- آره دیگه. میخواستم بقیشم ببینم که نذاشتی. بیدارم کردی!