خب. این پست باید جمعه میمومد ولی خب...نیومد دیگه. ببخشید :)
این قسمت رو بحث میکنیم سر ژانرای انیمه. یه سری از اوتاکو های ژاپنی، ژانر خیلی براشون مهم هست. یعنی اینطوری که تو my anime list(فیلتره لینکش نکردم) الکی سرچ میکنن مثلا انیمه عاشقانه یا مثلا شونن آی و نتایج جست و جو رو بررسی میکنن تا یه انیمه خوب شکار کنن.
ژانرای انیمه پر از انشعابه. حدود 10.000 انیمه سال 2016 گزارش شده، که تا حالا باید یه 15.000 تایی شده باشه. برای همین هر انیمه ای در هر موردی که فکرشو بکنید میتونه ساخته شده باشه و شما خبر نداشته باشید.
توجه:من فقط ژانرهای خیلی برجسته یا اونایی که فقط تو انیمه ازشون داریم، نه تو فیلم یا کتاب ،معرفی میکنم.
پس حالا، ژانرها:
شونن:شونن در لغت یعنی پسر جوان. این انیمه ها برای پسران زیر 20 سال ساخته میشه، ولی مخصوص اونها نیست.(اصلا مخصوص اونها نیست.) و داستانش معمولا یه پسر، یا گروهی از دوست ها با رهبری یه پسر هست که معمولا گذشته تلخ یا سنگینی داشتن و الان دارن برای رسیدن به هدفی تلاش میکنن.
از اولین شونن هایی که من میشناسم، و خیلی از شونن های بعدی کپی برداری از اون هستن، ناروتو و وان پیس هستن. نارتو دو بخش ناروتو و ناروتو شیپودن رو داره که درباره یه پسر یتیمه که میخواد رییس روستا(هوکاگه) و یه نینجای بزرگ بشه تا مردم بهش احترام بذارن. وان پیس هم یک انیمه تا حالا 960 قسمتیه که داستان مانکی دی لوفی رو میگه که میخواد رییس دزدای دریایی بشه و قدرت کش آوردن بدنش رو داره.
در انیمه های شونن درباره تلاش و اهمیت دوستی و اتحاد معمولا بحث میشه. بهترین انیمه های شونن اونایی هستن که این مفهوم رو یه طور جالبتر، بچسب تر و دلنشین تری انتقال بدن. و البته، شخصیت پردازی و دنیاسازی خییییلی خوبی باید داشته باشن. چون معمولا پلات خیلی پیچیده و جذابی نمیشه ازشون انتظار داشت. و الیته استودیو سازنده هم بسیووور مهمه چون نصف مزه شونن ها به مبارزه های دقیقشونه.
یه نکته دیگه ای هم اینکه من خودم دیدن انیمه شونن رو از مانگا خوندن بیشتر دوست دارم. بدلیل افکت ها و مبارزه ها، و مسویقی و صداگذاری فوق العاده البته.
بهترین انیمه شوننی که خودم دیده باشم(توجه کنید که انیمه ای که از این و اون شنیدم معرفی نمی کنم) یکی کیمیاگر تمام فلزی(نسخه برادری و غیربرادری) هست که کلا فازش از این شونن های گانباره گونه(گانباره=موفق باشی) خیلی متفاوته و ماجراجویی هم قاطیش داره. (بخوانید)
بعدم آکادمی قهرمانی من هست، که به وقتش نقدش میکنم.یه پست خالی با موضوع نقد آکادمی قهرمانی من هنوز تو پیشنوسام داره خاک میخوره :{. یه انیمه درباره پسری بدون قدرت در دنیای ابرقهرمان ها که میخواد قهرمان بشه. یه قلدر دوستداشتنی، یه دختر ناز که میخواد به خانوادش از لحاظ مالی کمک کنه، پسر قهرمان شماره دو با یه گذشته تلخ و زخمی روی صورت و یه مبصر کلاس خفن و با نظم و مهربون.
فقط بگم که این انیمه ارزش دیدن رو تا حداقل قسمت 5 یا 6 داره. اولش خیلی دراماتیک و آروم و کند شروع میشه. بعد یهو میترکونه. دنیاسازی عالیه، آرک های داستانی(به هر بخش از پلات داستان، بدون توجه به چپتر های مانگا یا اپیزود های انیمه میگن آرک) خیلی خوب بهم وصل شدن. شخصیت پردازی تا زمانی که درای نگاش میکنی وحشتناک بهت میچسبه، طوری که مجبورت میکنه فقط...ببینی. و من از اونجایی که اولای ورودم به این مدرسه عزیز داشتم نگاش میکردم، باعث شد خیلی به خودم بیام و حالت من قهرمان میشم بگیرم، تلاشمو زیاد کردم و...
برشی از زندگی:این یکی دیگه از ژانراییه که من خیلی میدوستم. نمیدونم برشی از زندگی و درام یکین یانه. آخه من اینا رو کلا قاطی می کنم و اگه خبر دارید بگید.
خب یه هرحال. انیمه های برشی از زندگی معمولا داستان آروم، پلات های ساده، در عوض شخصیت های پیچیده ای دارن. تو دنیای خودمون اتفاق می افتن(معمولا دبیرستان ها) و خیلیاشون همزمان در ژانر های شوجو(مخصوص دختران جوان)، سینن(مخصوص مردان بزرگسال)، سیجو(یا سوجو، مخصوص زنان بزرگسال) دسته بندی میشن.
انیمه های برشی از زندگی میتونن مشکلات اجتماعی رو نقد کنن و همزمان به سیر وسفر در ذهن شخصیت ها بپردازن. خیلی وقتا باعث میشن از خودت بپرسی اگه من جای فلانی بودم میتونستم اینکار بکنم؟ میتونستم نکنم؟
شخصیت ها معمولا نوجوان هایی هستن که دنبال پیدا کردن خودشونن. داستان این شخصیت ها میتونه به فانتزی، علمی تخیلی، تعاملات با خانواده و دوستان، عاشقانه و .... کشیده بشه.
این انیمه ها رو برای آرامش های چند روزه ذهن پیشنهاد میکنم. و چون کوتاه هم هستن، مثل زنگ تفریح مغزین.
بهترین انیمه برشی از زندگی که دیدم، «آنوهانا:گلی که آن روز دیدیم»بود. درباره یه گروه دوست کودکی 6 نفره، که با مرگ یکی از بچه ها، منما، راهشون از هم جدا میشه و هرکدوم ضربه روحی یا اجتماعی وحشتناکی میخوره. بدترینشون شخصیت اصلی، جینتانه، که مدرسه رو ول کرده و خونه نشینه و با ظاهر شدن روح منما تو خونشون همه چیز به هم میریزه. 12 قسمته و خیلیم نازه.
بعدم «فرزندان گرگ»ـه که با افتخار اعلام میکنم، اولین انیمه ای بودم که مادر بنده دید و خوشش اومد! درباره زنی که عاشق یه گرگ نما میشه، و تلاشش برای بزرگ کردن اون بچه ها بعد از مرگ همسرش. راهی که هرکدوم از بچه ها میرن و... مخصوا پایان تاثیر گذاری داشت.
در آخر باراکامون، که شاید شما با نام نبض رویش بشناسیدش. همونی که شبکه نهالی پخش میکنه.
آقا از الان بگم، دوبله فارسیش هزااااار بار از ژاپنیش بهتره. داستان یه خطاط دپرس که مشت میزنه تو صورت منتقدش، و تبعید میشه به یه روستای دورافتاده_ تو اتاقش_ که به کاراش فکر کنه :) اونجا یه دختربچه (از الان بگم دختره که شما هم عین من پس نیافیتید) خیلی شاد و رومخ میبینه که خونه آینده اینو کرده پاتوق خودش و دوستاش.
هنتای، ایچی، یایویی، یوری، هارم: خب از اونجایی که این پست خیلی دراز شدش، اینو خیلی کوتاه معرفی میکنم. از اونجایی که خودم زیاد قبول ندارم این پنج تا ژانرو و جزو انیمه حسابش نمیکنم. به دلیل پلات های بسیوووور ضعیف(به جز یکی دو استثنا) فن سرویس های زیاااااد(فن سرویس: ساخت انیمه و نوشتن مانگا برای خوشایند خواننده)، از راه به در کردن ملت، و البته شخصیت های خیییلی ضعیف و تک بعدی.
اینا درواقع ژانر ها منحرفانه انیمه هستن. هنتای و ایچی، برای ارتباط جنس های مخالف، با شدت های به ترتیب زیاد(+18) و کمتر(+16)
یایویی و یوری ارتباط همجنس ها رو نشون میدن. به ترتیب برای جنس مذکر و مونث. هارم هم یعنی یک عدد پسر به تعداد زیاد دختر که دلباخته اش باشن. که البته، خیلی از انیمه ها اعتراف نمی کنن ولی به صورت غیر رسمی هارم محسوب میشن. مثلا هنر شمشیر آنلاین از فصل دو به بعد یه هارم ضعیفی داخلش داره که رو مخ خیلی از فن هاست.
پیشنهاد:طرف این پنج تا ژانر نید، چون فقط وقت و نت تلف کردنه. در ضمن، با وجود طرفدارهای زیادی که داره امکان غرق شدنتون توی این باتلاق هم هست.
اینم از این. هفته دیگه(چند روز دیگه میشه البته) ادامه ژانرهای انیمه رو هم براتون میذارم.
-*-*-*-*
فقط یه سوال و یه نکته ای:
سوال:از بین امامای هفتم تا دوازدهم کدومشون منابع و سخنان و زندگی بهتر و بیشتری دارن؟ برای موضوع تحقیق میخوام انتخاب کنم. اگه ممکنه، و منبع خوبی هم به جز اینترنت برای دسترسی به زندگی و شخصیت این امام ها دارید هم خیلی ممنون میشم معرفی بکنید.
نکته:اگه امروز مدارس دو ناحیه رو 40 تا در نظر بگیریم، و تعداد رو متوسط دویست تا، اگه برای همه این مدارس یه سخنران رو مخ بیاد و یه ساعت تمام مدام یه ترجیع بند«اگه به خاطر اونا نبود ما امنیت نداشتیم» رو تکرار کنه و هیچکی هیچی از سر و ته حرفاش نفهمه، میشه 48000دقیقه تلف شده. میشه 800 ساعت و تقریبا 33 روز.
یعنی امروز و دیروز و احتمالا پس فردا 30 روز از عمر دانش آموزان دو ناحیه تلف شد.
حالا اینو ضرب کنید در استان و ایران. +___+
نکته:هر معلمی میاد کلاسمون و کتابخونه کلاسو میبینه کلی تعریف میکنه ازمون. بچه های بقیه کلاسا هم دارن درخواست عضویت میدن و کتاب میارن. خدا رو شکر. سه ماه مونده از مدرسه و تازه داریم کتابخونه راه میندازیم |:
نکته:صدمین مطلببببب وبلاگم. انگار همین دیروز بود که داشتم برای تکمیل ظرفیت حرص می زدم و می رفتم تو بوک پیج و پایونیر لایف می گشتم و شبا خود زنی میکردم.
این بهانه ای شد که بگم، آقا حرص هیچیو نخورید. صد مطلب که از الانتون بگذره، می بینید واسه هیچی نگران بودید.
گوش بدهیم:
=====